مشکل پسند کسی که چیزی را به دشواری پسند کندکسی که چیزی را به دشواری پسند کند تصویر مشکل پسند فرهنگ فارسی عمید
مشکل پسند دشوار پسند کسی که بدشواری چیزی را پسند کند بد پسند: معلوم شد که وی مردی متکبر و نسبت بدیگران بی اعتنا و مشکل پسند استدشوار پسند کسی که بدشواری چیزی را پسند کند بد پسند: معلوم شد که وی مردی متکبر و نسبت بدیگران بی اعتنا و مشکل پسند است فرهنگ لغت هوشیار
مشکل پسند ((~. پَ سَ)) کسی که به سختی انتخاب می کند و می پسنددکسی که به سختی انتخاب می کند و می پسندد تصویر مشکل پسند فرهنگ فارسی معین